تاثير مغولان بر تاريخ هنر اسلامي و اصول بكاررفته در هنر معماري ايران

ذوق سليم، سليقة لطيف، احساس خلاق، ادراك فعال، روح حساس، و عاطفة بارور را اگر به همراه زيبايي و زيباشناسي ذاتي در يك جمله خلاصه كنيم، جامع و مانعي مي‌شود از هنر غني و مجرد ايراني، اين تعريف شايد 29 صفجه

ذوق سليم، سليقة لطيف، احساس خلاق، ادراك فعال، روح حساس، و عاطفة بارور را اگر به همراه زيبايي و زيباشناسي ذاتي در يك جمله خلاصه كنيم، جامع و مانعي مي‌شود از هنر غني و مجرد ايراني، اين تعريف شايد در نزد برخي از كارشناسان راه خلاف واقع وغلو را پيموده باشد اما در حقيقت اگر به خوبي مشاهده كنيم هر يك از اين عوامل و ابزارهاي معنوي و مادي را مي‌توان در جزء جزء نقش و نگارهاي ريز و ظريف دكوراتيوي كه به منظور آذين و آرايش آثار هنري ايراني بكار رفته‌اند در كالبدي جامع و فراگير مظاهر هنري، به خوبي و به وضوح نمايان است، مشاهده نمود. به واقع ادراك صحيح هنر خلاقة ايراني مستلزم تبيين همين مفاهيم مستتر در جوهر آثار خواهد بود. ذوق و خلاقيت هنري جوامع مختلف از سنن و آداب و بينش‌هاي فرهنگي و سوابق تاريخي و محيط طبيعي آن اقوام ريشه و الهام مي‌گيرد و غالباً اتفاق مي‌افتد كه يك قوم به جهت تبهر و مهارت جانانه‌اي كه در زمينة يك يا چند رشتة خاص از هنرهاي چندگانه (به ويژه هنرهاي سنتي، دكوراتيووتزئيني) تبلور و نمود يافته است، رقابت و برابري ديگر اقوام در آن زمينه‌ها با ملت فوق الذكر كاري عبث و بيهوده خواهد بود. اگر نخواهيم تمامي هنرهاي، هشتگانة معاصر و ديگر مظاهر ذوقي اقوام مختلف را مورد بررسي قرار دهيم و اگر تنها در يك مورد كار تحقيق و تفحص در جريان پيدايش، رشد و بالندگي هنري خاص را پي گيري كنيم و آن زمينه لزوماً موضوعي باشد كه عموميت بيشتري دارد يعني تقريباً نزد تمامي انباء بشري از گذشته‌هاي دور تاكنون جلوه گر ذوق و سليقه زيبايي دوستي باشد؛ مي‌توان هنرهاي صنعتي و صنايع دستي را ذكر نمود. هنرها و صفاعاتي كه در سرزمين كهن ايران به مرور زمان و در طي ساليان طولاني كه هم اكنون به يك چشم همزدني مي‌ماند...